شيمي نوين
همان طور که قبلا خوانديم،امپدوکلس چنين آموزش مي داد که تمام مواد از چهار عنصر خاک،آتش،آب وهوا تشکيل مي شوند.بر اساس نظريه او،اينها عناصر بنيادي تقسيم نا پذيردر هر ماده اي بوده اند.هنگامي که کيمياگران باعنصر خاک به کار وآزمايش پرداختند ،به زودي دريافتند که خاک برخلاف ادعاهاي امپدوکلس بازهم به مواد ساده تري قابل تجزيه است.بنابراين خاک نمي توانست يک عنصر مجرد يا به عبارت ديگر يک ماده ي بنيادي غير قابل تجزيه باشد.اما کيمياگران کشف کردند،که برخي مواد،مثلا تقريبا تمام فلز هاي شناخته شده را،ديگر نمي تواند به مواد ساده تري تجزيه کند.فلز هايي که کيمياگران در آن زمان با آنها آشنايي داشتند عبارت بودند از طلا،نقره،مس،آهن،سرب،روي يا قلع ،جيوه يا سيماب،آنتيموان،گوگرد،آرسنيک،فسفروکربن.هفت عنصر اول يعني فلرهاي طلا،نقره،مس،آهن،سرب،روي وجيوه از دوران باستان شنخته شده بودند.عنصر هاي آرسنيک و آنتيموان در قرون وسطي کشف شدند.در سده ي هجدهم ميلادي ،يعني دوراني که شيمي به آهستگي تبديل به علمي مستقل شد،شيميدان ها شروع به کشف عناصر شيميايي جديدي کردند.در نهايت ،۹۲ عنصر در ماده هاي بنيادي خاک وهوا شناسايي شدند.از اين ۹۲ عنصر طبيعي ،تحت شرايت طبيعي يازده عنصر گازي شکل (آرگون ،کلر،فلئور،هليوم،کريپتون ،نئون،رادون،اکسيژن،ازت،هيدروژن وزنون)دو عنصر مايع(برم وجيوه)وبقيه جامد اند.در ده هاي اخير فيزيک دانها ۱۸ عنصر شيميايي جديد را به طور مصنوعي ايجاد کردند،به طوري که امروزه ۱۰۹ عنصر شيميايي وجود دارد. در حدود ۴۰۰۰۰۰سال پيش انسان هاي اوليه طرز کار با آتش را در اثر صاعقه يا فوران آتش فشان ايجاد شده بود را فرا گرفتند وبه اين وسيله کلبه هاي خود را گرم مي کردند يا گوشت مي پختند.آتش يک فرايند شيميايي است،بنابراين انسان هاي اوليه نخستين شيميدان ها بودند،يشينيان بسيار دور دانشمندان امروزي،که در آزمايشگاه هاي خود براي جهان فردا کار مي کند. شيميدان ها براي ۱۰۹عنصر شيميايي نشانه هاي اختصاري تايين کرده اند،تا لزومي به بيان نام کامل اين عناصر نداشته باشيم.اين نشانه هاي مخفف وکوتاه از يک يا دو حرف الفبا(الفباي لاتين.م)تشکيل شده است که آنهارانشانه هاي شيميايي مي نامند.اختصاص نشانه ها سابقه اش به دوران کيمياگران باز مي گردد که درزمان خود علائمي را براي عناصر به کار مي بردند.تعدادي از نشانه هاي شيميايي از يک يا دو حرف اوليه نام عنصر شيميايي گرفته شده اند .مثلاB براي عنصر شيميايي (Brone) يا Niبراي عنصر شيمياي نيکل (Nickel)است.برخي نشانه ها از حروف نام اول عنصر ويکي از ديگر حروف آن عنصر شکل گرفته اند،مانند Clبراي کلر(Chlorine) يا Ptبراي پلاتين(Platinum). اي انسان ها بيش از هر چيز تلاش مي کر دند،فلزهاي کم بها،ازقبيل قلع،آهن وسرب رابه طلا تبديل کنند.اين فکر که فلزات کم بهاتررا بتوان به طلا تبديل نمود ،از يک يوناني ديگر عهد باستان،فيلسوف ارسطو(۳۴۸تا۳۲۲پيش از ميلاد)ناشي مي شود.اين فيلسوف نوشته بودکه تمام چيزها مي توانندکامل شوند.بسياري از مردم آن زمان ،بر اين باور بودندکه طلا تنها فلزکامل است،پس بايستي بتوانکمتر کامل رابه طلا تبديل کرد.اگر کسي مي توانست اين کار را بکند،در کوتاه ترين زمان ثروتمندترين ونيرومندترين مرد جهان مي شد.زيراسرب در همه جا يافت مي شد،اماطلا دراختيار عده ي معدودي بود.تلاش ها وآزمايش هايي را که انجام مي شدتااز فلز هاي کم بهاتر طلا بسازند،مردم (کيمياگري) يا(الکمي)مي ناميدند.(ال)واژه اي عربي وعلامت معرفه در اين زبان است،واژه ي يوناني (کيميا )به زبان فارسي به معناي ( ريخته گري فلز) است.انسان هايي که تلاش مي ردند طلا بسازند(کيمياگران) بودند.از اين واژه ها بود که بعد ها واژه هاي (شيمي) و(شيميدان )به وجود آمدند. اين (آشپز هاي طلا).کيمياگران را در زبان عامه چنين مي خواندند. در قصرها وبارگاه هاي شاهان واشراف وضعيت ويژه ومورد احترامي داشتند.يکي از شاهان براي (کيمياگران)بارگاه خود،دز نزديکي قصرش شش خانه ي سنگي که هرکدام کوره ي ذوب داشتند،ساخت.شاه(هانري)ششم در انگلستان ،آن چنان تحت تاثير کيمياگري قرار گرفته بود که آن را به عنوان(دانش گران مايه)ناميدودانشمندان ونجيب زادگان کشورخود را موظف نمودتااين علم را فرا گيرند.به هر حال کيمياگران به طور مستقيم در جست وجوي طلا نبودند.آنها بيشتر در جست وجوي(اکسير)،يعني ناده اي بودندکه فلز هاي نا مرغوب از قبيل جيوه،مس وسرب رابايستي به طلاونقره تبديل مي کرد ودر حالت حلال اثر جوان کنده وشفا بخشي مي داشت،علاوه بر آن ،کيمياگران به دنبال يک ماده اسرار اميز ديگرنيز بودند،به دنبال يک( آب جداسازي)جامع،که قدرت حل کردن تمام مواد دير را در خود داشت،هيچ کيمياگري اين فکر به سرش راه نيافت که چنين مايعي ظرفي را که در آن توليد ونگهداري مي شد رانيز حل مي کرد واز بين مي برد،بنابراين توليد يا نگهداري چتين حلالي غير مکن بود.کيمياگذان در طول قرن ها به پژوهش و جستوحو ادامه دادند.آنها در اتاق ها ومکان هاي سياه شده از دود، مملو ازبوي مايعاتي که مي پختندوپرذاز بوي پودرهاوگردهايي که مي سوزاندند،کار مي کردند .ديوار هاي آزمايشگاه هاي آنان با علاعم ونشانهئهاياسرار آميزي پوشيده شده بود،که مي گفتندداراي قدرت ونيروي جادويي است.بعضي از اين کيمياگران خائن ودروغگو بودند.آنها در نهان چند دانن طلاي کوچک در کوره ي ذوب پنهان مي کردند.آنگاه در حضور کارفرماي خود،پس از پايان آزمايش ها اين طلاها را در خاکستر کوره(کشف مي کردند)سس ادعا مي کردندکه اگر پول بيشتري به آنها داده شود آزمايش هاي بيشتري انجام مي دهند و به طر حتم قطعات طلاي بزرگتري از خاکستر کوره بدست آورند.اغلب،کارفرمايان اين دروغ ها راباور مز کردند ومبلغ بيشتري مي پرداختند.
Power By:
LoxBlog.Com |